loading...
طراحی طلا و جواهر آرزین
طراحی طلا و جواهر آرزین بازدید : 45 شنبه 15 آذر 1399 نظرات (0)

 

 سنگ هاي قيمتي

سنگ هاي قيمتي (که به آن گوهر ، جواهر ظريف ، جواهر ، سنگ قيمتي يا سنگ نيمه قيمتي نيز گفته مي شود) قطعه اي از کريستال معدني است که به صورت تراش خورده و صيقل داده شده براي ساخت جواهرات يا ساير تزئينات مورد استفاده قرار مي گيرد. با اين حال ، از سنگهاي خاصي (مانند لاجورد و اوپال) و بعضاً مواد آلي که مواد معدني نيستند (مانند کهربا ، جت و مرواريد) نيز براي جواهرات استفاده مي شود و بنابراين اغلب سنگهاي قيمتي نيز محسوب مي شوند. بيشتر سنگهاي قيمتي سخت هستند ، اما برخي از مواد معدني نرم به دليل درخشش يا ساير خصوصيات فيزيکي که داراي ارزش زيبايي هستند ، در جواهرات استفاده مي شوند. کمياب بودن ويژگي ديگري است که براي يک سنگ قيمتي ارزش قائل است. جدا از جواهرات ، از ابتداي دوران باستان سنگهاي قلم زني شده و منبت کاري شده ، مانند ليوان ، اشکال عمده هنري لوکس بودند. سازنده گوهر را lapidary يا gemcutter مي نامند. برش الماس diamantaire ناميده مي شود.

خصوصيات و طبقه بندي

مجموعه اي از سنگريزه هاي سنگ هاي قيمتي ساخته شده توسط سنگ فرش سنگ ناهموار با شن ساينده ، در يک درام چرخان. بزرگترين سنگريزه در اينجا 40 ميلي متر (1.6 اينچ) طول دارد. طبقه بندي سنتي در غرب ، که به يونانيان باستان برمي گردد ، با تمايز بين گرانبها و نيمه گرانبها شروع مي شود. در فرهنگ هاي ديگر نيز تمايز مشابهي وجود دارد. در کاربردهاي مدرن ، سنگهاي قيمتي الماس ، ياقوت ، ياقوت کبود و زمرد هستند و ساير سنگهاي قيمتي نيمه قيمتي هستند. اين تمايز نشان دهنده نادر بودن سنگ هاي مربوطه در دوران باستان ، و همچنين کيفيت آنها است: همه شفاف با رنگ ظريف در خالص ترين اشکال خود هستند ، به جز الماس بي رنگ ، و بسيار سخت ، با سختي هاي 8 تا 10 در مقياس Mohs . ساير سنگها از نظر رنگ ، شفافيت و سختي طبقه بندي مي شوند. تمايز سنتي لزوماً ارزش هاي مدرن را منعکس نمي کند ، به عنوان مثال ، در حالي که گارنت ها نسبتاً ارزان هستند ، يک گارنت سبز به نام تساووريت مي تواند بسيار با ارزش تر از زمرد با کيفيت متوسط ??باشد. اصطلاح غير علمي ديگر براي سنگهاي قيمتي نيمه قيمتي که در تاريخ هنر و باستان شناسي استفاده مي شود ، سنگ سخت است. استفاده از اصطلاحات "گرانبها" و "نيمه گرانبها" در يک زمينه تجاري ، از اين جهت گمراه کننده است که فريبکارانه نشان مي دهد سنگهاي خاصي از ذاتاً از بقيه ارزش بيشتري دارند ، که لزوماً چنين نيست. در دوران مدرن ، سنگهاي قيمتي توسط سنگ شناسان شناسايي مي شوند ، آنها سنگهاي قيمتي و ويژگي هاي آنها را با استفاده از اصطلاحات فني خاص رشته گوهرشناسي توصيف مي کنند. اولين مشخصه اي که يک گوهر شناس براي شناسايي سنگ قيمتي استفاده مي کند ، ترکيب شيميايي آن است. به عنوان مثال ، الماس از کربن (C) و ياقوت از اکسيد آلومينيوم (Al) ساخته شده است  بسياري از سنگهاي قيمتي بلورهايي هستند که توسط سيستم بلوري آنها مانند مکعب يا مثلث يا مونوکلينيک طبقه بندي مي شوند. اصطلاح ديگر مورد استفاده عادت است ، شکلي که معمولاً گوهر در آن يافت مي شود. به عنوان مثال ، الماس ها که داراي سيستم بلور مکعب هستند ، اغلب به صورت هشت ضلعي يافت مي شوند. سنگ هاي قيمتي به گروه ها ، گونه ها و گونه هاي مختلف طبقه بندي مي شوند. به عنوان مثال ، ياقوت سرخ گونه متنوعي از قلوه سنگ است ، در حالي که هر رنگ ديگري از سنگ سنباده ياقوت کبود محسوب مي شود. نمونه هاي ديگر زمرد (سبز) ، آکوامارين (آبي) ، بريل قرمز (قرمز) ، گوشنيت (بي رنگ) ، هليودور (زرد) و مورگانيت (صورتي) است که همگي انواع گونه هاي معدني بريل هستند. گوهرها از نظر ضريب شکست ، پراکندگي ، وزن مخصوص ، سختي ، شکاف ، شکستگي و براقيت مشخص مي شوند. آنها ممکن است پلوکروازيسم يا انکسار مضاعف از خود نشان دهند. ممکن است داراي لومينسانس و يک طيف جذب مشخص باشند. مواد يا نقص داخل يک سنگ ممکن است به عنوان اجزا وجود داشته باشد. سنگ هاي قيمتي نيز ممکن است از نظر "آب" طبقه بندي شوند. اين يک درجه بندي شناخته شده از درخشش ، شفافيت يا "درخشش" گوهر است.  گوهرهاي بسيار شفاف "آب اول" در نظر گرفته مي شوند ، در حالي که سنگهاي "دوم" يا "آب سوم" از شفافيت کمتري هستند. 

ارزش

سنگ هاي قيمتي هيچ سيستم درجه بندي پذيرفته شده جهاني ندارند. با استفاده از سيستمي که توسط موسسه گوهرشناسي آمريکا (GIA) در اوايل دهه 1950 توسعه يافته است ، الماس [توسط چه کسي؟] درجه بندي مي شود. از نظر تاريخي ، تمام سنگهاي قيمتي با استفاده از چشم غير مسلح درجه بندي مي شدند. سيستم GIA شامل يک نوآوري عمده بود: معرفي بزرگنمايي 10 برابر به عنوان استاندارد براي وضوح درجه بندي. ساير سنگهاي قيمتي هنوز با استفاده از چشم غير مسلح درجه بندي مي شوند (با فرض ديد 20/20).  دستگاهي به نام "چهار C" (رنگ ، برش ، وضوح و عيار) ، [توسط چه کسي؟] معرفي شده است تا به مصرف کننده کمک کند تا از فاکتورهاي درجه بندي الماس استفاده کند. با اصلاح ، اين دسته ها مي توانند در درک درجه بندي تمام سنگ هاي قيمتي مفيد باشند. اين چهار معيار بسته به اينکه بر سنگهاي قيمتي رنگي يا الماس هاي بي رنگ اعمال شود ، وزن هاي مختلفي دارند. در الماس ، برش عامل اصلي تعيين کننده ارزش و به دنبال آن شفافيت و رنگ است. الماس برش خورده برق مي زند ، براي تجزيه نور به رنگ هاي تشکيل دهنده رنگين کمان (پراکندگي) ، خرد کردن آن را به قطعات کوچک روشن (جرقه زني) تبديل کرده و به چشم مي رساند (درخشندگي). در شکل کريستالي خشن ، الماس هيچ يک از اين کارها را انجام نمي دهد. اين به مد سازي مناسب نياز دارد و اين "برش" ناميده مي شود. در سنگهاي قيمتي که رنگ دارند ، از جمله الماس هاي رنگي ، خلوص و زيبايي آن رنگ تعيين کننده اصلي کيفيت است. ويژگي هاي فيزيکي که باعث ارزشمند شدن سنگ رنگي مي شود عبارتند از رنگ ، شفافيت به ميزان کمتري (زمردها هميشه داراي تعدادي حفره هستند) ، پديده هاي نوري برش خورده و غيرمعمول در داخل سنگ مانند منطقه بندي رنگ (توزيع ناهموار رنگ آميزي درون يک گوهر) و استريا (جلوه هاي ستاره اي). به عنوان مثال ، يونانيان باستان سنگهاي قيمتي آستريا را که آنها آنها را به عنوان جذابيت هاي عشق قدرتمند قلمداد مي کردند ، بسيار ارزشمند مي دانستند ، و هلن تروايي مشهور به اين بود که از سنگ قواره ستاره اي استفاده مي کرد. گذشته از الماس ، ياقوت ، ياقوت کبود ، زمرد ، مرواريد (به عبارت دقيق تر ، يک سنگ قيمتي) و اوپالنيز توسط چه کسي؟] با ارزش ارزيابي شده اند. تا زمان کشف اکتيست فله در برزيل در قرن نوزدهم ، آمتيست نيز "سنگي گرانبها" محسوب مي شد که به يونان باستان باز مي گشت. حتي در قرن گذشته سنگهاي خاصي مانند آکوامارين ، پريدوت و چشم گربه (سيموفان) محبوب بوده اند و از اين رو به عنوان گرانبها شناخته مي شوند. امروزه تجارت سنگهاي قيمتي ديگر چنين تمايزي ايجاد نمي کند. بسياري از سنگهاي قيمتي حتي در گرانترين جواهرات نيز به کار مي روند ، بسته به نام تجاري طراح ، روند مد ، عرضه بازار ، روش هاي درماني و غيره. با اين وجود ، الماس ، ياقوت ، ياقوت کبود و زمرد هنوز شهرتي دارند که بيش از ساير جواهرات است. سنگهاي قيمتي.  سنگهاي قيمتي نادر يا غيرمعمول ، به طور کلي درک مي شود که شامل سنگهاي قيمتي است که به قدري نادر در کيفيت گوهر وجود دارد که به سختي شناخته مي شوند ، جز در متخصصان ، شامل آندالوزيت ، اکسينيت ، کاسيتريت ، کلينوهوميت و بريل قرمز.  قيمت و ارزش سنگهاي قيمتي توسط عوامل و ويژگي هاي کيفيت سنگ تنظيم مي شود. از جمله اين خصوصيات مي توان به وضوح ، نادر بودن ، رهايي از نقص ، زيبايي سنگ و همچنين تقاضاي چنين سنگ هايي اشاره کرد. تأثيرگذارهاي مختلفي در قيمت گذاري براي هر دو سنگ قيمتي رنگي و الماس وجود دارد. قيمت سنگهاي رنگي بر اساس ميزان تقاضا و عرضه در بازار تعيين مي شود ، اما الماسها از پيچيدگي بيشتري برخوردار هستند. ارزش الماس مي تواند براساس مکان ، زمان و ارزيابي فروشندگان الماس تغيير کند. طرفداران داروي انرژي نيز سنگهاي قيمتي را بر اساس قدرت ادعايي براي آنها ارزش قائل هستند.

برش و پرداخت

چند سنگ قيمتي به عنوان سنگهاي قيمتي در بلور يا اشکال ديگري که در آنها يافت مي شود استفاده مي شود. اما بيشتر آنها براي استفاده به عنوان جواهرات تراش داده شده و صيقل داده مي شوند. دو طبقه بندي اصلي عبارتند از سنگهايي که به صورت سنگهاي صاف و گنبدي شکل به نام cabochons بريده مي شوند و سنگهايي که با پرداخت ويندوزهاي تخت کوچک به نام وجه در فواصل منظم و در زاويه دقيق با دستگاه وجهه تراشي بريده مي شوند. سنگهايي که مات يا نيمه مات هستند مانند عقيق ، فيروزه ، واريسيت و غيره معمولاً به صورت کابو بريده مي شوند. اين سنگهاي قيمتي براي نشان دادن رنگ يا خصوصيات سطح سنگ مانند ياقوت کبود و ستاره طراحي شده اند. چرخ هاي آسياب و مواد صيقل دهنده براي سنگ زني ، شکل دادن و صيقل دادن شکل گنبد صاف سنگ ها استفاده مي شود.  سنگهاي شفافي که معمولاً وجهي هستند ، روشي است که با به حداکثر رساندن نور منعکس شده که توسط بيننده به عنوان درخشش تلقي مي شود ، خصوصيات نوري فضاي داخلي سنگ را به بهترين منافع خود نشان مي دهد. اشکال متداول زيادي براي سنگهاي وجهي وجود دارد. وجوه بايد در زواياي مناسب بريده شوند ، که بسته به خصوصيات نوري گوهر متفاوت است. اگر زاويه ها خيلي شيب دار يا خيلي کم باشند ، نور عبور مي کند و به سمت بيننده منعکس نمي شود. از دستگاه روکش براي نگه داشتن سنگ بر روي يک دامن صاف براي برش و پرداخت وجه هاي مسطح استفاده مي شود. بندرت ، بعضي از برش ها از دورهاي منحني مخصوصي براي برش و صيقل دادن وجه هاي منحني استفاده مي کنند.

رنگ 

رنگ هر ماده به دليل ماهيت خود نور است. نور روز ، که اغلب نور سفيد ناميده مي شود ، تمام رنگهاي طيف ترکيبي است. وقتي نور به ماده برخورد مي کند ، بيشتر نور جذب مي شود در حالي که مقدار کمتري از يک فرکانس يا طول موج خاص منعکس مي شود. بخشي که منعکس مي شود به عنوان رنگ درک شده به چشم مي رسد. ياقوت سرخ به نظر مي رسد زيرا در حالي که قرمز را منعکس مي کند ، تمام رنگهاي ديگر نور سفيد را جذب مي کند. ماده اي که اکثراً يکسان است مي تواند رنگهاي مختلفي را به نمايش بگذارد. به عنوان مثال ، ياقوت سرخ و ياقوت کبود ترکيب شيميايي اوليه يکساني دارند (هر دو سنگ قهوه اي هستند) اما به دليل ناخالصي ها رنگ هاي مختلفي از خود نشان مي دهند. حتي يک سنگ قيمتي به همين نام مي تواند در رنگهاي مختلفي وجود داشته باشد: ياقوت کبود سايه هاي مختلف آبي و صورتي را نشان مي دهد و "ياقوت کبود فانتزي" طيف وسيعي از رنگهاي ديگر را از زرد تا نارنجي صورتي نشان مي دهد که دومي "padparadscha ياقوت کبود" ناميده مي شود. اين تفاوت رنگ بر اساس ساختار اتمي سنگ است. اگرچه سنگهاي مختلف به طور رسمي از ترکيب شيميايي و ساختار يکساني برخوردارند ، اما کاملاً يکسان نيستند. هر از چندگاهي يک اتم با يک اتم کاملاً متفاوت جايگزين مي شود ، که گاهي اوقات به يک در يک ميليون اتم مي رسد. اين به اصطلاح ناخالصي ها براي جذب برخي از رنگ ها و باقي ماندن در رنگ هاي ديگر کافي نيستند. به عنوان مثال ، بريل که به صورت ماده معدني خالص بي رنگ است ، با ناخالصي هاي کروم زمرد مي شود. اگر به جاي کروم منگنز اضافه شود ، بريل مورگانيت صورتي مي شود. با آهن تبديل به آکوامارين مي شود. برخي از درمان هاي سنگهاي قيمتي از اين واقعيت استفاده مي کنند که مي توان اين ناخالصي ها را "دستکاري" کرد ، بنابراين رنگ گوهر را تغيير مي دهد.

گرما و حرارت

گرما مي تواند باعث بهبود يا خراب شدن رنگ يا شفافيت سنگ قيمتي شود. فرايند گرمايش قرن هاست که توسط معدن کاران و برش دهندگان سنگهاي قيمتي کاملاً شناخته شده است و در بسياري از انواع سنگ ها گرمايش يک روش معمول است. بيشتر سيترين با حرارت دادن آميتيست ساخته مي شود و گرمايش جزئي با شيب شديد منجر به "آمترين" مي شود - سنگي تا حدي آمتيست و تا حدي سيترين. آکوامارين اغلب براي از بين بردن زنگ هاي زرد ، يا تغيير رنگ سبز به آبي مطلوب تر ، يا افزايش رنگ آبي موجود در آن به آبي عميق تر گرم مي شود. تقريباً تمام تانزانيت در دماي پايين گرم مي شود تا ته رنگ قهوه اي از بين برود و رنگ آبي / بنفش مطلوبتري به خود بگيرد. بخش قابل توجهي از ياقوت کبود و ياقوت با انواع عمليات حرارتي براي بهبود رنگ و شفافيت تحت درمان قرار مي گيرد. هنگامي که جواهرات حاوي الماس گرم مي شوند (براي تعميرات) ، الماس بايد با اسيد بوريک محافظت شود. در غير اين صورت ، الماس (که کربن خالص است) مي تواند روي سطح بسوزد يا حتي کاملاً سوخته شود. هنگامي که جواهرات حاوي ياقوت کبود يا ياقوت گرم مي شوند ، نبايد آنها را با اسيد بوراکيک (که مي تواند سطح را حک کند) يا هر ماده ديگري پوشانده شود. مانند الماس لازم نيست که از سوختن در امان باشند (اگرچه هنگام غوطه ور شدن قسمتهاي فلز ، بخشي از جواهرات را با سنگ در آب غوطه ور مي کنند). سنگهاي قيمتي غالباً براي افزايش رنگ يا شفافيت سنگ پرداخت مي شوند. بسته به نوع و ميزان پرداخت مي توانند بر ارزش سنگ تأثير بگذارند. بعضي از روشهاي پرداخت به دليل پايدار بودن گوهر حاصل به طور گسترده اي مورد استفاده قرار مي گيرند ، در حالي که بعضي ديگر معمولاً پذيرفته نمي شوند زيرا رنگ گوهر ناپايدار است و ممکن است به رنگ اصلي برگردد.

 

 

 

 

برچسب ها گوهر و جواهر ,
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 3
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 4
  • آی پی دیروز : 4
  • بازدید امروز : 5
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 8
  • بازدید ماه : 51
  • بازدید سال : 564
  • بازدید کلی : 1,588